سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش را سه نشانه باشد : شناخت خدا و آنچه نیکو و بد می دارد . [امام علی علیه السلام]
3  خبرهایی داغ داغ از همه چی  4

خودربایی دختر جواد امام تائید شد! (شنبه 88/6/28 :: ساعت 1:9 عصر )
پس از افشاگری روزنامه جوان در مورد خودربایی عاطفه امام دختر جواد امام همسر جواد امام خبر دستگیری و بازداشت دختر خود را دروغ اعلام کرد و گفت: دختر بنده در اقدامی ماجراجویانه!!! و با توجه شرایط خاص روحی و روانی ناشی از دستگیری پدرش که موجب نگرانی خانواده و بنده شده بود،‌ چنین اقدامی را کرد که به همین خاطر از همه عذرخواهی می‌کنم!گفته می شود پس مشخص شدن این خودربایی که توسط هم حزبی های جواد امام صورت گرفته بود این تکذیبیه با توصیه خود جواد امام و برای جلوگیری از مشخص شدن خودربایی تشکیلاتی هم حزبی های ایشان توسط همسرش بیان شده است.
وی با بیان اینکه متاسفانه اقدام و مصاحبه من به عنوان «مادر»، واکنش احزاب و رسانه‌ها را در پی داشته است، اظهار داشت: من به عنوان مادر و از روی نگرانی اقداماتی برای پیگیری وضعیت دخترم انجام داده‌ام و برخی از دوستان و نزدیکان نیز از روی خیرخواهی، واکنش‌هایی را به دلیل وضعیت خانوادگی ما از خود نشان دادند، که موجب خبری شدن این مساله و کشیدن آن به مطبوعات شد. ذکر این نکته ضروری است که پس از این خودربایی تشکیلاتی همسر جوا د امام در گفتگو با شبکه بی بی سی فارسی از باکره بودن دخترش سخن گفته بود!
این مصاحبه در حالی انجام می‌شود که برخی سایت‌های خبری متعلق به جریان شکست خورده در انتخابات ریاست جمهوری در هفته‌های گذشته از دستگیری وحشیانه! عاطفه امام، دختر 18 ساله جواد امام در خیابان طالقانی و توسط افراد ناشناس و در حالیکه چادر از سر وی کشیده بودند خبر داده و آن را در بوق و کرنا کرده بودند.
بنا بر گزارش‌های این سایت‌ها، پس از این بازداشت، عاطفه امام در تماس کوتاهی با مادرش، در حالی که برای 24 ساعت بدون امکان خوابیدن تحت بازجویی بوده، گفته است که با چشم بسته به محلی نامعلوم برده شده و با این عنوان که لیاقت چادر ندارد چادر را از سرش کشیده‌اند.
این سایت‌ها همچنین در ادامه داستان پردازی خود مدعی شده بودند که دو روز بعد از این دستگیری، عاطفه امام در نزدیکی بهشت زهرا رها شده است.
نکته جالب دیگر اینکه عاطفه امام نیز در نامه‌ سرگشاده‌ای به بهانه بازگویی «دلتنگی‌های خود در مورد پدرش، خطاب به دولتمردان جمهوری اسلامی گفته بود: «من هنوز در سینه خود شراره‌ای آسمانی دارم که نامش وجدان است. با این کلمه آشنایید؟ فکر نمی‌کنم...»

¤ نویسنده: احمدی



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

»» منوها
[ RSS ]
[خانه]
[درباره من]
[ارتباط با من]
[پارسی بلاگ]
بازدید امروز: 503
بازدید دیروز: 6
مجموع بازدیدها: 365488
 

»» درباره خودم
 

»»فهرست موضوعی یادداشت ها
 

»» آرشیو نوشته های قبلی
 

»» لوگوی خودم

 

»» اشتراک در وبلاک
 
 

»» دوستان من